سرعت
تقدیر جز این نیست که یک عمر ببارد
بر شانه اگر ابر سرش را بگذارد
خواب از سر این کاج تبر خورده پریده
تا صبح قرار است ستاره بشمارد
خون می خورد از درد اناری که رسیده
در وحشت دستی که تنش را بفشارد
دلبسته به چه؟ تاج شکوفه دوـسه روزیست
این تاج وفایی به سر شاخه ندارد
هر شاخه ی پربار سرش رو به زمین است
تا از سر خود میوه به دستی بسپارد
در باد نرقصید که فکرش همه این است
پیراهن گلدار که را باز درآرد...!!!
+ نوشته شده در شنبه ۹ بهمن ۱۳۸۹ ساعت 3:19 PM توسط سحر
|